۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۶, سه‌شنبه

تظهاهرات مسالمت آميز در باميان


تظاهرات مسالمت آمیز مردم بامیان در رابطه به کشتار هزاره ها در پاکستان.
در رابطه به کشتار زنجیره ای هزاره های پاکستان که از مدتی بدینسو در جریان است مردم بامیان طی یک راهپیمایی مدنی با سر دادن شعار های چون:
امنیت امنیت، حق هر انسان است!
کشتار هزاره ها را در کویته پاکستان متوقف کنید!
نسل کشی هزاره ها در قرن بیست ویک، شرم آور است!
درروز سه شنبه 5 ماه ثور با هزاره های پاکستان ابراز همدردی نموده و خواستار توقف این کشتار زنجیره ای شدند .
IMG_9600
این راهپیمایی که از مسجد رهبرشهید بابه مزاری شروع الی مقابل دفتر یونما با خواندن قطعه نامه توسط خانم طیبه خاوری یکی از فعالین حقوق زن در  بامیان و سخنرانی کوتاه جناب آقای خلیلی عضو شورای ولایتی بامیان و یک کاپی ازقطعه نامه و یک پلا کارد که روی آن نوشته شده بود(wake up UN) به نماینده یونما تحویل داده شد.
IMG_9656
واز آنجا مردم با تکرار شعارهایشان به طرف دفتر ساحوی حقوق بشر بامیان به راهپیمایی شان ادامه دادند، و درآنجا نیز بعد از خواندن قطعه نامه راهپیمایی آقای "حیات" پیام دفتر ساحوی حقوق بشر

از آزادي مطبوعات در باميان تجليل شد


از آزادی مطبوعات در بامیان تجلیل شد
این محفل در سالون حفیظ میراث های فرهنگی بامیان توسط کانون تفاهم برگذار گردیده بود ،مهمانانی که در این محفل حضور داشتند هریک: آقایان محمد آصف مبلغ معاون مقام ولایت ،حاج صادق علییار،اسماعیل ذکی، نمایندگان یونما وحقوق بشر دفتر ساحوی بامیان، اصحاب رسانه ها، محصلین دانشگاه بودند.
SAM_2960
درین جلسه که بیشتر از کار کرد رسانه ها انتقادشد،و آقای علییاربه عنوان سخنران درین محفل فرمود که:بامیان بی صداست (صدا بامیان از گلو خود بامیان بیرون نمیشود)،وی افزود که ما دو نوع رسانه گر داریم ،رسانه گر فعال و منفعل.فعال سوژه ساز است اما رسانه گر منفعل فقط چشم و گوش به دعوت در برنامه  بسته است وبس...گفتمان ی که برای سی دقیقه مدنظر گرفته شده بود،دریچه ی گفت وشنودها زیادی را باز کرد،درگفتمان دوگروه انتقاد کننده از فعالیتهای رسانه و انتقاده شونده از طرف فعالین مدنی و آگاهان بود.این محفل که برای ارج گذاری از آزادی رسانه ی برگذار شده بود راه کارهای نیزتوسط بعضی از رسانه گران مطرح شد،بامیان یکی از مراکز عمده تمدنی و در ضمن  مرکزیت یکی از حوزه های مردمی وقومی را در افغانستان دارد(هزارستان).اما بامیان تا هنوز یک روزنامه ی که تازه ترین معلومات را برای شهروندان بامیان ویا یکی از گوشه های این حوزه مردمی را بدهد وجود ندارد!ما امیدواریم که مردم خود دست به کار شده منتظر این وآن نشینند.                                                  هادی

معرفي كتاب تركيب قبايلي در ساختار ملي ملت هزاره


معرفی کتاب:
نام کتاب: ترکیب قبایلی در ساختار ملی ملت هزاره
مولف:جلال اوحدی
سال چاپ :2010 انتشارات تنظیم نسل نو
این کتاب که حاوی پنج فصل میباشد که عناوین هر فصل قرار ذیل اند: فصل اول، شامل:  محل سکنای هزاره ها درافغانستان(ستاگیدیا، اراکوزیا وپاروپامیزوس، عرسات، زابلستان، غور و غرجستان، حدودجغرافیایی هزاره ها، حدود و قلمروفعلی هزاره ها، هزاره ها در ولایات مختلف افغانستان و....). بخش دوم،هزاره ها درکشورهای دیگر(هزاره ها درایران، هزاره درشبیه قاره هند،...) فصل دوم شامل: بررسی ترکیب قبایل داهیهای سکایی در ساختار هزاره میشود مانند(داهی مهرکشه، داهی کندی، داهی زنگی، داهی پولادی، داهی زینی، داهی نوری، قارلوق ها....) فصل سوم شامل: سهم وترکیب قبایل کوشانو- هپتالی در ساختارملی ملت هزاره که شامل: کوشانیان، هپتالیها، خلجها، زاولیها، جاغوری،شیرداغ،...) فصل چهارم شامل: سهم ترکها ومغولها درترکیب ملی ملت هزاره مانند: ترکها(کرتها،شاران غرجستان در بامیان، لویکان در غزنه، ترکمنها، بیات،تمیوری ها، ازبیکها، قزلباشها..) و مغولها که شامل:(چنگیزخان مغول، تاتارها، جغتویاجغتایی ها، محمدخوجه، مغولهای ارزگان، ارغونیه، ایلخانان و...) فصل پنجم شامل: اقوام غیر ترکی و مغولی در ترکیب ملی ملت هزاره میباشد مانند: (سادات، تاجیکها، بلوچها،ا فغانها..) میباشد. اما برجستگی این کتاب درآن است که نویسنده به زبانهای که اکثرآ کتاب راجع به هزاره ها نوشته شده است آشنایی دارد مانند انگلیسی، اردو، ترکی، پشتو، و دسترسی به اکثر منابع که به زبانهای غیر دری نوشته شده اند. گرچند این کتاب از نبود ویرستاری دقیق، دیزاین ومشکلات تایپی در امان نمانده است، امابا آنهم این کتاب که شامل 336صحفه میباشد قدرت  آشنایی خوبی را از هزاره ها برای خواننده اش دارد.

هزاره ها، از کله منار، کوچ اجباری تا جنبش های خیابانی.


هزاره ها، از کله منار، کوچ اجباری تا جنبش های خیابانی.
از نوشتن در پیرامون چگونگی و دلایل مهاجرت هزاره ها از سرزمین آبائی و مادری شان صرف نظر می کنیم چون برای همه هویداست که بابوجود آمدن کشوری بطور مستقیم تحت رهبری خاندان سدوزائی و پشتونها و لمیدن این گروه قومی بر اریکه قدرت واستفاده از خشونت و سرکوب دیگر ساکنین این خطه. مسایل بسیار زیاد و پیچیده ای قابل بحث است. که نیازمند بررسی دانشمندان فرهیخته و توانمند است. از حیطه صلاحیت و توان ما خارج میباشد. اما بصورت گذرا باید گفت که انگیزه های ترور و تضعیف هزاره ها برای اولین بار توسط میرویس هوتکی در دربار شاه صفوی صورت گرفت که 30 تن از هزاره ها را کشته بود. این سلسله و جریان ادامه پیدا کرد تا بقدرت رسیدن احمد شاه ابدالی اولین فرمان روایی پشتون در جغرافیایی بنام افغانستان که این شاه پایه گذار اولین هسته های نفاق و کدورت دربین اقوام ساکن در افغانستان شد. با استفاده از نیروی افراد پرقدرت چون: درویش علی خان هزاره حکمروای ولایت هرات و حذف وی از قدرت، با جاگزینی پسرش تیمور شاه یازده ساله... گرچند در زمان جنگ و پروسه کور سازی و برادر کشی حاکمان پشتون میزان سرکوب هزاره ها بطور نسبی کاهش یافته بود اما با بقدرت رسیدن شاه جابر عبدالرحمن خان سرنوشت هزاره ها به گونه دیگر رقم خورد. گرچند در اوایل وی از قدرت نظامی و نیروی انسانی هزاره ها برای سرکوب و خنثی سازی قدرت های درونی پشتون ها استفاده نمود مانند سرکوب غلزایی ها. اما بعد از سال 1884 میلادی عبدالرحمن خان لبه تیز تیغ تنفرش را بسوی هزاره ها گرداند. که منجر به کشته شدن بیشتر از 62% این مردم شد. گرچند ناهماهنگی بین سران هزاره های درین بخش قابل تأمل و دقت است..... که از اثر این جنگ خونین خرید و فروش هزاره ها در تمام بازار های برده فروشی شکل قانونی یافت و دولت امیر عبدالرحمن خان جابر نیز از آن بصورت قانونی مالیه اخذ مینمود. به قول مورخین عبدالرحمن خان تمام اقشار بیدار و زنده ای هزاره ها را از بین برده بود که فقط افرادی در جامعه هزاره زنده مانده بود که نه روحانی بود، نه صاحب زمین و نه نظامی بلکه یک مشت کارگر و زن و بچه محروم باقی مانده بوده است .که این بحران باعث کوچ اجباری در سراسر هزارستان شده بود. که مهاجرین به کشور های همجوار و نزدیک مهاجرت نموده بودند. در ایران که اکثراً در مشهد سکنا گزین شده اند که تعداد نفوس شان حدوداً به سه میلیون نفر می رسد، اما دولت ایران با سیاست های ..... اش هویت نژادی این مردم را به دست بازی گرفته گاهی بربر، گاهی هم خاوری که تا به امروز به این هویت خاوری شناخته میشوند، عده ای که در شوروی ومستعمرات آن کشور مهاجرت نموده است نیز هویت شان بصورت مخفی و بصورت نسبی محفوظ مانده است مانند داغستان که 50% کل نفوس آنرا هزاره ها تشکیل میدهد اما از فرهنگ و ثقافت هزاره گی خبری نیست. گرچند آنان در زمان حکومت خلق و پرچم خواهان فرستادن نمایندگان جامعه هزارۀ داغستان در پارلمان افغانستان شدند اما دولت افغانستان که متأثیر از همان پیشینۀ تاریک عبدالرحمانی و میراثی بود که آنها را نپذیرفتند... در هندوستان نیز در گروه های قومی چون مغل های ذوب شده اند اما از آنجاییکه روی بحث ما در پیرامون هزاره های پاکستان می باشد.ناگذیریم که پیرامون هزاره های ساکن در این کشور و مشکلات فعلی شان بیپیچیم... گرچند موجودیت هزاره ها در پاکستان برمی گردد به دوران امپراتوری خان بزرگ و سلسله امپراتوری مغل در هندوستان که نمونه آن را می توان از چچ هزاره  در قسمت های جنوبی پنجاب پاکستان "هزاره  ضلعی" یاد نمود.وهزاره های پشاور که در تاریخ آمده است توسط پتان های و جنگ های که بین هزاره ها و پشتون ها در پیشاور تا زمان امیر دوست محمد خان ادامه داشته که سرانجام هزاره ها تضعیف و از ساحه مرکزی پیشاور رانده میشود و هزاره های کویته که بیشتر نقش شان از دوران آغاز مبارزات محمد علی جناح بانی پاکستان آغاز می شود.هزاره ها برای آزادی کشور پاکستان دوشا دوش قائد اعظم محمد علی جناح مبارزه نمودند بطور نمونه میشود به افرادیکه از جمله بانیان پاکستان محسوب میشود به شخصیت های چون:"قاضی محمد عیسی خان هزاره متولد  سال 1913 پسر قاضی جلالدین خان هزاره ،رئیس قلات که وی در سال 1939 میلادی در اولین کانفرانس حزب مسلم لیگ بعنوان صدر این حزب در بلوچستان انتخاب شد. و بعد از تشکیل دولت رسمی پاکستان به عنوان سفیر پاکستان در برازیل ایفای وظیفه نمود. که بعدا پسرش قاضی جهانگیر اشرف به عنوان سفیر درامریکا در دوران پرویز مشرف ایفای وظیفه می نمود، حاجی ناصر علی شاه یکی دیگر از حماسه آفرینان مردم ماست ،که مشهور به شیر کشمیر میباشد،وی در جنگ سال 1747 هند و پاکستان برای آزادی این کشور با 1200 نظامی وطندوست در مقابل ارتش هند جنگید و از خود رشادت ها نشان داد که بعدا به  لقب شیر کشمیر شهرتش را دریافت. و جنرال موسی خان هزاره که بعد از ایوب خان ریاست ستاد کل ارتش کشور پاکستان را به عهده گرفت،  وی در پاکستان مشهور به قهرمان سال 1965 است ،جنرال محمد موسی خان هزاره برای 8 سال ارتش پاکستان را بطور احسن رهبری و هدایت نمود که از آن دوران به عنوان دوره طلایی ارتش و فوج یاد میکند،  وی بعد از بازنشستگی از ارتش والی پنجاب مقرر شد وبعدآ در سال 1985 والی بلوچستان تعیین گردید...هزاره ها همیشه در هر گوشه ی از این کره خاکی که بوده است زحمات در  حد توان را برای آبادانی آن منطقه کشیده است... و زنان هزاره که در پاکستان افتخارات را آفریده است مانند کپتان داکتر رقیه فعال سیاسی ویکتن از اعضای شورای ولایتی بلوچستان و محترمه سایره بتول اولین زنی است که توانست در پاکستان بعنوان پیلوت جنگی اعزاز حاصل کند و خیلی از شخصیت های بزرگ سیاسی _فرهنگی  که در عرصه های مختلف خدمات شایسته ای را انجام داده است، اما سوال اساسی ما اینجا مطرح میشود که چرا هزاره ها با این همه عمل کرد های مثبت و مؤثر در جهت انکشاف و ترقی پاکستان چرا بازهم  مورد حمله قرار می گیرند قابل بحث وبررسی است... گرچند بصورت نکته وار و جزئی ما به موضوعات اشاره نمودیم در حالیکه هزاره ها از زمان قائد اعظم تا زمان صدر ایوب خان مورد احترام ویژه بودند، اما در زمان نواز شریف بخش و ضیاء الحق که اولین هسته های تفرقه مذهبی در پاکستان پاشیده شد و مذهب و مذهبیون شکل افراطی گری را در پیش گرفتند که باعث اختلافات جدی میان اهل تسنن و اهل تشیع گردید.
و افراط گرایان مذهبی برای اولین بار دست به تصفیه قومی هزاره های در ماه جون سال 2003 زدند و سیزده تن از پولیس های هزاره را شهید کردند و در 4 جولای 2003 به امام بارگاه حمله انتحاری کردند که در نتیجه 59 نفر کشته شدند در 2 مارچ 2004 بالای جلوس عاشورا حمله شد که در نتیجه بیش از صد نفر شهید شدند و تا اواخر حکومت پرویز مشرف در سال 2007  این عمل شدت بیشتر به خود گرفت و در سال 2009 زمان زرداری در 26 جنوری 2009 حسین علی یوسفی یکی از شخصیت های ممتاز هزاره در دفتر کارش شهید شد و در سال 2011 در دوران ریاست جمهوری زرداری این عمل چنان به اوج خود رسیده که امسال از اوایل سال تا نیمه سال جاریی بیش از 500 نفر هزاره در شهر های گوناگون پاکستان به قتل رسیده است که در این راستا هزاره دموکراتیک پارتی  تلاشهای فراوانی نمود تا بتواند جلوی این کشتار بی رحمانه را بگیرد که هزاره ها با هیچکس دشمنی ندارد،و خواهان برادری و برابری در میان اقوام ساکن در کشور است ،در ابتدا تلاش برآن بود که تا از طریق مصالحه با کسانیکه در پی حذف هزاره ها هستند به تفاهم برسد و از صدر بلوچستان خواستار توجه به نا امنی و اغتشاشات در کویته  شد که نتیجه ی نداشت تا اینکه هزاره دموکراتیک پارتی، فدراسیون محصلان هزاره و نهادهای مدنی هزاره ها در مقابل پارلمان مرکزی در شهر اسلام آباد دست به تضاهرات زدند.
و عبدالخالق هزاره رئیس و رهبر این حزب با اخطار به رئیس دولت پاکستان گفت که اگر سلسله کشتار و قتل هزاره ها را توقف ندهد، دولت پاکستان مسئول این وضعیت آشفته در کراچی و کویته میباشد، و ما نا گزیر هستیم که به مراجع بالاتر و جهانی شکایت مان را کنیم ...ویا ازتمام مردم  هزاره میخواهیکم که صدای برادران شان را به گوش جهانیان وافراد با احساس و انسان دوست برساند.که  سرانجام عبدالخالق هزاره رهبر حزب دموکراتیک هزاره  طی بیانیه از تمام هزاره ها خواست که همدردی شان در مقابل سفارت خانه های پاکستان و نهادهای حقوقی در سراسر جهان از اول اکتوبر سال جاری آغاز نماید.  در نتیجه بیانیه استاد خالق هزاره تظاهرات هزاره های جهان در کشور های مختلف یکی بعد ازدیگری انجام گرفت که بصورت فشرده گزارش آنرا میخوانید از اینکه به ترتیب تاریخی نیامده معذرت میخواهیم:
آصف علی زرداری با سران هزاره پاکستان.
-1 29 اکتوبر هزاره های مقیم کشور بیلجیم گردهمای را درپیش روی مقر اتحادیه اروپا واقع در بروکسیل با سر دادن شعارهای به زبانهای: فرانسوی، هالندی و انگلیسی وتوزیع" صد قطعه تاریخچه کوتاه به عابرین بلجیمی که  "هزاره ها کیها اند ؟" برگزار گردید...
2-روز هفتم اکتوبر کنفرانس در ارتباط به وضعیت هزاره ها در دانشگاه تکنالوژی شهر سیدنی استرالیا بر گزار شد: سخنران اول این سیمنار علمی_تاریخی عبدالکریم حکمت فارغ التحصیل همین دانشگاه بود که وی از سفر آخر خودبه هزارستان مانند مناطق" بامیان، بهسود و جاغوری" به حاضرین یاد آورد شد که هزاره ها و هزارستان از کمترین کمک های جهانی برخوردار میشود. خانم ثریا غزنوی دانشجوی فوق لیسانس رشته حقوق بین الملل این دانشگاه در رابطه به تاریخ خونبار هزاره ها و بی عدالتی در تاریخ افغانستان سخن راند.
3- سخن ور بعدی پروفیسور ویلیام میلی صاحب نظر در مورد افغانستان از دانشگاه "اِ ن یو" بود وی در ارتباط به تشکیلات تاریخی افغانستان و پدیده طالبان پرداخت و افغانستان را یک کشور فاقد قانون و امنیت توصیف نمود. وی گفت که هزاره ها بخاطر نژاد و مذهب شان در افغانستان و پاکستان کشته میشود.  سخنران چهارم خانم تامپسن وکیل حقوقی پناهجویان هزاره در استرالیا صحبت نمود که از کشتار اخیر هزاره ها در پاکستان یاد آور شد و از جامعه جهانی و دولت استرالیا خواست که به داد انسانیت برسد. وی نامه و فتوای لشکر جنگوی که قتل هزاره ها و شعیان واجب القتل اند را یاد آور شده بود که در آن فتوا آمده بود همانگونه که جنگجویان ما در افغانستان جهاد را علیه هزاره ها به ثمر می رساند هدف مانیز در پاکسازی این فرقه از هر شهر و کوچه پاکستان است.
4- روز سه شنبه 11 اکتوبر هزاره های مقیم سویس در اعتراض به کشتار هزاره ها در پاکستان در مقابل مرکز سازمان ملل در ژنو دست به تظاهرات زدند. برای صحبت پیرامون وضعیت هزاره ها خانم تاندا نماینده حقوق بشر سازمان ملل در امور افغانستان و پاکستان، الیکساندرا منسوتی که وی پایان نامه اش را در رابطه به هزاره ها نوشته و معلومات کافی راجع به هزاره ها داشت. صحبت نمودند و قرار شد که تاریخچه از نسل کشی هزاره ها به سازمان ملل متحد فرستاده شود توسط خانم تاندا و داکتر منسوتی...    
5-روز اول اکتوبر جامعه هزاره مقیم سویدن در مرکز شهر استکهلم دست به تظاهرات گسترده جهت تقبیح کشتار هزاره ها در کویته پاکستان شدند، آقای عباس حسنی رئیس انجمن هزاره های سویدن گفت ما زمانی به حق و عدالت می رسیم که متحد باشیم، تمام فعالین برجسته جامعه هزاره سویدن سخنرانی نمودند. به دنبال این تظاهرات در روز سوم اکتوبر در شهر اوپسالا ،مالموی و گوتنبرگ سویدن در مقابل سفارت پاکستان تظاهرات راه انداخته شد که سفیر پاکستان وعده نمود که پیام شانرا به دولت مرکزی برساند وی ابراز همدردی نمود وخود را در غمهای مردم هزاره پاکستان شریک دانست وی هزاره هارا مردمان مترقی و زحمت کش توصیف نمود و خواستار محاکمه علنی قاتلان هزاره ها از دولت پاکستان شد وقطع نامه در شهر مالموی سویدن توسط اسماعیل سروری رئیس "بنیاد بابه مزاری در سویدن" خوانده شد.
6-روز جمعه 7 اکتوبر تظاهرات گسترده توسط نهاد های مدنی غرب کابل برای تقبیح کشتار هزاره های کوتیه پاکستان را اندازی شد که تا مقابل سفارت پاکستان در کابل ادامه داشت، گرچند تخریبات از سوی مزدوران ...صورت گرفت اما این عمل برای عشق مردمی ملت ما کار ساز نبود....  نهادهای مدنی غرب کابل و مردم هزاره کابل خواهان جلوگیری کشتار هزاره ها شد.
7-در روز 2 اکتوبر در شهر ادیلاید استرالیا تظاهرات پرجوش براه انداخته شد. بسم الله رضایی اولین سخنران این گردهمایی از اشتراک کننده گان خواست تا پارچه تهیه شده را امضاء و به کمیسیون عالی سازمان ملل بفرستد تا توجه سازمان ملل را جلب کشتار هزاره ها در بهسود، دایمیرداد و کویته نماید.که شعر شان انسانیت کجا ست؟ و بان کی کون بیدار شو برای سه ساعت ادامه داشت ...
8-جامعه هزاره مقیم کشور اتریش اول اکتوبر در شهر وین اتریش دست به تظاهرات زدند، محمد رفیعی هزاره اتریشی که دراین تظاهرات صحبت می کرد گفت: هزاره بودن هویت ماست پس بر ما و شماست که این هویت را حفظ نماییم.و گفت ما باید مسایل حاشیه ای را کنار گذاشته وبرای پیروز شدن در مقابل بد بختی های که فعلاً دامن گیر ماست دست به دست هم دهیم. در ختم این تظاهرات یک کپی از قطع نامه تظاهرات به زبانهای انگلیسی و فارسی آماده شده بود به آقای کریستن موسیر یکی از افسران دفتر سازمان ملل متحد تسلیم داده شد. سه تن از بزرگان آقای احسانی، و جمعه رضایی و جواد حسینی به عنوان نمایندگان تظاهرات کنندگان با مسئول دفتر سازمان ملل متحد صحبت نمودند مسئول دفتر سازمان ملل آقای اشتوفان قول داد که مسئله کشتار هزاره ها در افغانستان و پاکستان جدی گرفته خواهد شد و از مردم هزاره مقیم سویدن خواست که روزهای بعد آمده راجع به کشتار سیستماتیک و زنجیره ای هزاره ها بیشتر صحبت نمایند.
9- بزرگترین تظاهرات در اول اکتوبر در شهرهای سیدنی و ملبورن و برزبن استرالیا راه اندازی شد که در هر شهر بیشتر از چهار هزار نفر تجمع نموده بودند و هدف از تجمع شان را تقبیح کشتار دست جمعی هزاره ها در کویته و همبستگی هزاره های استرالیا با هزاره های جهان قلمداد کردند.
10-روز اول اکتوبر در شهرهای زیتین برنو، اوجیلربا، بشکناش، لیوینت و شهر انقره محصلین هزاره مقیم ترکیه دست به تظاهرات زدند و در شهر استانبول جمعی از محصلین هزاره دسته گلی را بنا به یادبود شهدای کویته در مقابل سفارت پاکستان گذاشته اند،و تظاهرات کننده گان قطعنامه ی را به زبانهای ترکی،انگلیسی و دری بخوانیش گرفتند...
11-در سلسله تظاهرات های جهانی هزاره ها و هشدار های افراد سرشناس در رابطه به نسل کشی سیستماتیک هزاره ها در پاکستان و افغانستان به تاریخ 12/10/2011 تعداد از نهادهای مدنی، سازمانهای فعال در زمینه حقوق بشر، فعالین سیاسی و ژورنالیستان مغولستان در شهر اولان باتور نیز طی یک نشست خبری تحت عنوان " قیل عام هزاره ها را متوقف سازید" اعتراض شدید شانرا بیان داشتند که توسط شبکه های مغولستانی و یک شبکه مشهور چینی پخش شد که گفتمان های تلویزونی را در کشورمغولستان و سرزمین خان بزرگ راه انداخته شد. عباس چنگیزی  که یکی از هزاره های کویته هست در این بحث های دعوت شده بود تا راجع به وضعیت هزاره ها صحبت نمایدوتا دریچه گفتمان را به روی هزاره ها و مغولستانی ها باز نماید...
12-بیست دوم اکتوبر در شهر اواکلند نیوزلند هزاره ها دست به تظاهرات زدند و خواهان توقف و رسیدگی به شکایت های هزاره ها شدند و از تمام هزاره های جهان خواستند تا بصورت مدنی از حقوق شان دفاع نمایند چون در سلوک هزاره ها خشونت و توحش جای ندارد...
13-در اندونیزی در 4 اکتوبر مهاجرین هزاره دست به تظاهرات زدند و از جامعه جهانی خواستند که در مورد کشتار هزاره ها و وضعیت پناهجویان هزاره تصیم جدی بگیرد...
14-در 5 اکتوبر در شهر لندن هزاره های مقیم لندن گرد هم آمده و با هزاره های افغانستان و پاکستان و خاصتا هزاره های کویته ابراز همدردی نمودند.و با شعارهای هزاره های بی گناه هست، افراط گرایان مذهبی مرده باد به تظاهرات شان ادامه دادند...
15-یازدهم اکتوبر در شهرها ژنو و جینوا سویس هزاره ها دست به تظاهرات زدند و خواهان ادامه تظاهرات شدند که از جامعه جهانی خواستند تا سکوت را در مقابل این جنایت ضد بشری بشکند.
16-پنجم اکتوبر در شهر دینهاک هالند مردم هزاره آنجا تجمع نموده بودند که متن قطع نامه توسط آقای رامشگر یکی از برادران ازبک به خوانش گرفته شد...
17در 18 اکتوبر در شهر کوپنهاگن دانمارک هزاره ها تجمع نموده و از تمام آزادیخواهان و فعالین خقوق بشر و انسان دوستان خواستند که با هزاره ها یاری نموده و گوشه از مسئولیت های انسان دوستانه شان را ابراز نمایند.
18-اول اکتوبر در شهرروم ایتالیا مردم هزاره دست به تظاهرات زدند که خانم ایتا آنرا پخش نموده است و در اخر خانم ریتا بورسلینو نماینده کشور ایتالیا درپارلمان اروپا خواهان توقف فوری قتل عام هزاره ها شده و گفته است  در حالیکه هزاره ها قتل عام میشوند جهان کاملا بی تفاوت و سکوت کرده اند. باید جامعه جهانی تصمیم بگیرد.... و بازهم به مداخله جامعه جهانی تاکید میکنم ما بیش ازین صبر نمی توانیم وی کشتار هزاره هارا مانند نسل کشی یهود در جنگ جهانی دوم یاد نموده است...در نتجیه جنبش های خیابانی هزاره ها و فشارهای جامعه جهانی در تاریخ 13/10/2011 آصف علی زرداری ریس جهمور پاکستان با اظهارات زیاد سران هزاره کویته را در دفتر ریاست جهور دعوت نمود وی گفت : ازینکه در دوران حکومت اش بر مردم این سرزمین ظلم صورت گرفته ابراز تآسف مینماید،و زرداری علاوه نمودکه :هزاره ها مردمان محب وطن و صلح دوست اند و ما به دشمنان مردم هزاره ما با مشت آهنین پاسخ خواهیم داد،این نشت که فی مابین عبدالخالق هزاره ریس حزب دموکراتیک هزاره ،احمدعلی کهزاد ناظم هزاره تاون،پروفیسر ناظرحسین،... و آصف علی زرداری ،رحمان ملک وزیر داخله،داکتر بابر اعوان وسایر مسولین دولتی صورت گرفت،زرداری به وزیر داخله دستور داد که هر چه زودتر باید قتلان هزاره ها دستگیرشود،و در تاریخ 21 اکتوبر سران حزب مسلم لیگ (ن) از پنجاب برای بابراز همدردی و غم شریکی با هزاره ها در کویته تشریف آوردند،افرادیکه آمده بودند:مشاهد الله ریس این حزب در پنجاب،ظفراقبال جکدرا،سردار ثناالله زهری،جنرال عبدالقادر بلوچ و سرداریعقوب ناصر بودند که مراسم فاتحه در امام بارگاه وعیدگاه هزاره  توسط هزاره دموکراتیک پارتی برگزار شده بود...ودر تاریخ 23 اکتوبر حاجی محمدمحقق با جمعی از نمایندگان پارلمان افغانستان با نخست وزیر پاکستان یوسف رضا گیلانی ملاقات نموده و راجع به وضعیت پیش آمده هزاره ها در کویته صحبت نمود،و روز دیگر وی با همراهانش راهی کویته شد،با سران هزاره دیدن نمود و طی یک پرس کانفرانس کشتار هزاره ها را تقیبح نمودو گفت که اگر امروز ما فقط تآسف می خوریم ،دیگر دست در بغل گرفته نخواهد نشست...اما آنچه که انتظار میرفت که بامیان و بامیانی ها که در قلب هزارستان بزرگ هستند هیچ عملی را برای همدردی با برادران هزاره شان در کویته انجام ندادند در حالیکه هزاره های کویته در هیچ موقع زمانی بامیان و بامیانیها را فراموش نکرده بودند...

يادي از شكوري


به زیر سقف این خانه، من هم مثل تو مهمانم
من هم مثل تو میدانم، به این خانه نمیمانم...
shakori copy
یادی از نزدیکترین دوستی که اکنون در جمع ما نیست (محمد امین شکوری).آشنایی من و شکوری به واسطه ی دوستم فاضل اکبری شروع شد، اما به زودی آنقدر نزدیک شده بودیم که زمان، مکان و هیچ عامل ما را از هم صحبت شدن باز داشته نمیتوانست، شکوری اکثرا شامگاهان به
 اطاق پس کوچه ی که بهترین نصیب یک محصل دانشگاه بامیان است می آمد، با تبسم نرمی که همیشه بر لبانش جاری بود وارد اطاق میشد، او نه تنها مرا بلکه تمام دوستانم را با صحبتهای پر رمز و رازش شیفته اش نموده بود، گرچند او مردی مسن در جمع ما بود، اما هیچگاه ما احساس نمیکردیم که او جدا از ماست، او و ما از من و تو خارج شده بودیم، او ما بود و ما او بودیم، شکوری دوران نوجوانی را در کابل سپری نموده بود، گاهی از کابل و از مردم کابل برای ما حکایت میکرد، و دوران جوانی و تا سال 1383 را در ایران سرزمین تحقیر و هیجان سپری نموده بود، او از سنگبری، از برخورد ایرانی ها و از رویاهای دوران جوانی اش حدیث ها داشت، و هزارستان وکوه های سربه فلک کشیده اش را سخت دوست داشت، به همین دلیل پنج سال تمام با پای پیاده بامیان مرکز هزارستان بزرگ را گشته بود همچنین ظرفیت و اهمیت هر دره ی این محدوده را یاداشت برداری نموده بود، شکوری تحصیلات عالی نداشت اما از لحاظ معلومات و آگاهی در باره ترکتباران، تاریخ بامیان و هزاره ها شبها را با صحبتهای دلگرم کننده اش به صبح میرسانید. که همۀ دوستان ما به عشق شکوری به مردم و سرزمین اش ایمان دارند، شکوری یکی از نزدیکترین دوستان شهید جواد ضحاک بود.
 شکوری طرح های بسیار خوبی برای رشد اقتصاد مردمش داشت،که ما کوشش خواهد نمود تا نوشته های شکوری را در رابطه به انکشاف اجتماعی واقتصادی برای شما دوستان بنشر برسانیم، شکوری روحیه جوان داشت او جوانان را برای شناخت گذشته شان تشویق میکرد، او در پی احیای غرور و هیبت گذشته مردمش بود، شکوری همیشه میگفت علت پراگندگی مردم ما عدم موجودیت هدف والاست، اگر مردم ما دورنمای خودشان و ظرفیت خودشان را درک کند، زندگی اجتماعی شان دارای نظم عالی خواهد شد... شکوری در اولین ماه بهاری سال جاری در یک حادثه غیر مترقبه از بین ما رفت اما یاد و آرمانش در بین ماست، شکوری گرچند با رفتنش به جمعی فرهنگی و اجتماعی دوستانش شگاف بزرگی را ایجاد کرد، اما ما از تمام دوستان وی آزرو مندیم که نبود شکوری را جبران نموده و برای تحقق رویاهای رفته گان شان کوشا و پویا باشند،یادت گرامی و عشقت سبز باد شکوری عزیز...                                جواد صادع